در برابر آینده

روزنوشت های یک عدد من

در برابر آینده

روزنوشت های یک عدد من

8

عکس میفرستیم برای هم...طبق عادت توی تموم این سالا..به عکست خیره میشم..انگشتامو میکشم رو صورتت..و ته دلم یه حجم از غصه میپاشه...میخندم و باهات حرف میزنم...میخام قلب شکستمو پشت خنده هام پنهون کنم...میخام نخونی از تو چشمام که چقد تنها شدم بعد از دیشب..که دیگه هیچ امیدی ندارم..هیچ شادی..هیچ انتظار برای اومدن یه روز قشنگ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد