در برابر آینده

روزنوشت های یک عدد من

در برابر آینده

روزنوشت های یک عدد من

11

وویس میفرستم برات...هی میخندم توی وویس ها...میگی قربون صدای خندیدنت بشم من...ولی نمیدونی ته وجودم پر از درده..نمیدونی بیشتر از روزایی که غمگین بودم و هی پیگیر حالم میشدی...داغونم..بیشتر از روزایی که لوس بودم و باهات دعوام میشد نابودم...نمیدونی اون پشت ها..اونی که وویس میفرسته ..و میخنده...چشماش پر از غم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد